اتحاد منافقان (قرآن)در این مقاله اتحاد منافقان با توجه به آیات قرآن بررسی میشود. ۱ - اظهار اتّحاد با یهوداظهار اتّحاد منافقان با یهود، هنگام حضور در محفل آنان: ۱. «وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ؛و هنگامى كه افراد با ايمان را ملاقات مىكنند، مىگويند: ما ایمان آوردهايم! ولى هنگامى كه با شيطانها و هم كيشان خود خلوت مىكنند، مىگويند: ما با شماييم! ما فقط آنها را استهزا مىكنيم!» احتمال دارد مقصود از «شياطين» يهوديان باشند كه اهل نفاق را به تكذيب خدا و رسول صلىاللهعليهوآله وا مىداشتند. ۲. «وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً • قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنْكُمْ وَ الْقائِلِينَ لِإِخْوانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنا وَ لا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلًا؛ و نيز به خاطر آوريد زمانى را كه منافقان و بيماردلان مىگفتند: خدا و پيامبرش جز وعدههاى دروغين به ما ندادهاند. خداوند كسانى كه مردم را از جنگ باز مىداشتند و كسانى را كه به برادران خود مىگفتند: به سوى ما بياييد (و خود را از معركه بيرون كشيد) بخوبى مىشناسد؛ و آنها مردمى ضعيفند و جز اندكى پيكار نمىكنند.» مقصود از «اخوانهم» منافقان است كه با يهود رابطه اخوّت داشتند. ۳. «إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ ذلِكَ • بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ؛ به يقين كسانى كه بعد از روشن شدن راه هدایت براى آنها، پشت به آن كردند، شيطان اعمال زشتشان را در نظرشان زينت داده و آنان را با آرزوهاى طولانى فريفته است. اين بخاطر آن است كه آنان به كسانى كه از نزول وحی الهی ناخشنود بودند گفتند: ما در بعضى از امور از شما پيروى مىكنيم. در حالى كه خداوند پنهانكارى آنان را مىداند.» بنابر گفته بعض مفسران، آيات مربوط به هماهنگى منافقان با يهود براى تكذيب پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله است. ۲ - اتحاد ظاهریاتّحاد ظاهرى و دروغين منافقان، به رغم تشتّت و تفرقه درونى آنان: «لا يُقاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً إِلَّا فِي قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ؛آنها همگى جز در دژهاى محكم يا ازپشت ديوارها با شما نمىجنگند. پيكارشان در ميان خودشان شديد است، امّا در برابر شما ضعيف! گمان مىكنى آنها متحدند، در حالى كه دلهايشان پراكنده است؛ اين بخاطر آن است كه آنها گروهى هستند كه تعقّل نمىكنند.» ۳ - اتحاد با اهلکتاباتّحاد منافقان و اهل کتاب، در دشمنی با مسلمانان: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَ لا نُطِيعُ فِيكُمْ أَحَداً أَبَداً وَ إِنْ قُوتِلْتُمْ لَنَنْصُرَنَّكُمْ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ؛آيا منافقان را نديدى كه پيوسته به برادران كافرشان از اهل كتاب مىگفتند: اگر شما را از وطن بيرون كنند، ما هم با شما بيرون خواهيم رفت و هرگز از هيچ كس درباره شما اطاعت نخواهيم كرد؛ و اگر با شما پيكار شود، ياريتان خواهيم نمود»؟! خداوند شهادت مىدهد كه آنها دروغ مىگويند.» ۴ - محور اتحادشیطان، محور اتّحاد منافقان: «اتَّخَذُوا أَيْمانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَلَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ • اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ؛ آنها سوگندهاى خود را سپرى قرار دادند و به اين وسيله مردم را از راه خدا باز داشتند؛ از اين رو براى آنان عذاب خواركنندهاى است. شيطان بر آنان مسلط شده و ياد خدا را از خاطر آنها برده؛ آنان حزب شيطانند. بدانيد حزب شيطان زیانکاران هستند.» ۵ - پانویس۶ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۶۲، برگرفته از مقاله «اتحاد منافقان». |